بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

با خاطرات نوروزی مریم امیرجلالی، بازیگر سینما و تلویزیون

رنگ کردن تخم‌مرغ سفره هفت‌سین با پوست پیاز

مریم امیرجلالی بازیگری است که از بدو ورود به دنیای هنر بیشتر در آثار طنز ظاهر شده و کمتر فرصت یافته است تا در ژانرهای دیگر محک زده شود؛ هرچند خود از این مساله چندان راضی نیست؛ اما مخاطبان تلویزیون و سینما او را در نقش‌های طنز پذیرفته‌اند.
موفق‌ترین نقش او شاید نقش مادر‌‌شکوه در سریال چارخونه باشد. او در خانواده پرجمعیتی به دنیا آمده و از این بابت، دنیای شلوغی را در گذشته‌اش تجربه کرده است.

بسیار به آداب و رسوم پایبند است و هنوز به شیوه گذشته مراسم نوروز را برگزار می‌کند. از مریم امیرجلالی، در ایام شاد نوروزی سریال «چاردیواری» را خواهیم دید که نقش آهو خانم را در آن بازی کرده است.

 

از زندگی کودکی و دورانی که پشت سر گذاشته‌اید برایمان بگویید.

ما ۸ تا بچه بودیم و پدرم هم کارمند بانک بود. بسیار زندگی آرام و راحتی داشتیم و من هیچ‌وقت کمبودی را احساس نکردم. از وقتی هم که خودم را شناختم، خوشبختانه توانستم روی پای خود بایستم و دستم را روی توی جیب خودم کنم.

در خانه شما و در ایام نوروز، رسم خاصی هم وجود داشت که آن را اجرا می‌کردید؟

بله. همه خانواده‌ها برای خودشان رسم و رسومی داشتند که ما هم طبیعتا از این مساله مستثنا نبودیم و از پدر و مادرم این سنت‌ها را یاد گرفتم. مثلا این که در لحظه سال تحویل،‌ حتما باید یک ظرف شیر روی چراغ آرام‌آرام می‌جوشید. وقتی سال تحویل می‌شد، همه از این شیر می‌خوردند.

این موضوع علت خاصی داشت؟

بله، پدرم اعتقاد داشتند شیر نشان‌دهنده برکت است و خوردن آن در شروع سال نو شگون دارد. یکی دیگر از رسوم خانه ما این بود که مادرم روز سوم عید را همیشه رشته‌پلو درست می‌کرد، چون اعتقاد داشت که با این کار رشته زندگی دستش می‌آید.

کدام سنت ایام نوروز را بیشتر می‌پسندید؟

تمام آداب و رسوم ما در این ایام خاص زیبا و دوست‌داشتنی هستند و هر کدام معنای خاص خود را دارند؛ مثل چهارشنبه‌سوری که باید از روی آتش بپریم و بگوییم زردی من از تو، سرخی تو از من. اما حیف که این رسم و رسوم کم‌کم دارد از بین می‌رود؛ مثلا به جای پریدن از روی آتش در چهارشنبه آخر سال، از نارنجک استفاده می‌کنند.

قبل از مصاحبه به نکته جالبی اشاره کردید. گویا غیر از سفره هفت‌سین‌های معمول از خوراکی‌های دیگری هم برای چیدن این سفره استفاده می‌کردید. دراین‌باره توضیح دهید.

بله، مادر من غیر از هفت‌سین معمولی از برنج، کره، مربا، پنیر، گندم و… استفاده می‌کردند و آنها را در کنار سین‌های هفت‌سین می‌گذاشتند و اعتقاد داشتند اینها نعمت سفره هستند.

شما هم جزو بچه‌هایی بودید که شب تا صبح به عشق پوشیدن لباس نو خوابتان نمی‌برد؟

بله دقیقا. ما لباس‌های نویمان را بالای سرمان می‌گذاشتیم و دائم به آنها نگاه می‌کردیم. یادم می‌آید اول سال برای ما لباس نو می‌خریدند ولی با این حال برعکس بچه‌های امروز کلی انگیزه برای زندگی کردن داشتیم. نسل ما، نسل قانعی بود. مثلا مادر من برای ما عروسک پارچه‌ای می‌دوخت و ما تمام سال را با همان عروسک پارچه‌ای بازی می‌کردیم، ولی بچه‌های امروز آنقدر اسباب‌بازی‌های مختلف دارند که دیگر از اسباب‌بازی اشباع شده‌اند.

اساسا چقدر با این مساله موافق هستید که بچه‌های امروزه بچه‌های بی‌خاطره‌ای هستند؟

بسیار زیاد، متاسفانه بچه‌های امروز لذتی را که ما در گذشته از زندگی می‌بردیم درک نمی‌کنند چون هرچه می‌خواهند، دم دستشان است و از این نظر قدرشناس نیستند.

فکر می‌کنید در آینده همچنان مراسم نوروز به این شکل اجرا شود؟

نمی‌دانم، سوال سختی است. شاید آیندگان خیلی همت کنند فقط ماهی و سبزه را بخرند و در سفره بگذارند.

در این سال‌ها که قرار است عیدی بدهید، چقدر به شما خوش می‌گذرد؟

من فقط عیدی به دخترم، دامادم و نوه‌هایم می‌دهم. آن هم به این شکل که مبالغ مختلفی را وسط قرآن می‌گذارم و بعد می‌گویم هر کس هرچقدر که پیدا کرد، مال خودش. ممکن است هزار تومان باشد و ممکن است ۵۰ هزار تومان باشد. این دیگر بستگی به شانس آنها دارد.

چرا به این شیوه عیدی می‌دهید؟

چون نمی‌خواهم در حق کسی اجحاف شود.

خودتان معمولا چقدر عیدی می‌گرفتید؟

یک تومان. اما همین پول برای ما ارزش زیادی داشت.

در این سال‌ها جای چه چیزی کنار سفره هفت‌سین شما خالی است؟

متاسفانه جای پدر و مادرم در کنار سفره هفت‌سین خالی خواهد ماند.

اگر قرار باشد یک هفت‌سین پهن کنید و ۷ نفر از اعضای سینما و تلویزیون را دعوت کنید، آن هفت نفر چه کسانی خواهند بود؟

سیروس مقدم، همسرشان خانم الهام غفوری، پری امیرحمزه، مجید یاسر و همسرش، رضا عطاران و… دوست دارم همه خوبان را کنار این سفره زیبا دعوت کنم.

هنوز هم دوست دارید برای سفره هفت‌سین تخم‌مرغ رنگ کنید یا این کار را به نوه‌هایتان واگذار می‌کنید؟

من معمولا با پوست پیاز تخم‌مرغ‌هایم را رنگ می‌کنم؛ آن هم به شیوه سنتی که آن را هم از مادرم آموختم. بله این کار را هنوز هم می‌کنم و دوست دارم.

از خانه‌تکانی چه خبر؟

خب این هم یکی دیگر از رسوم ایام عید است، اما چون امسال داغدار برادرم هستم، دست و دلم زیاد به این کار نمی‌رود و شاید این کار را انجام ندهم چون از لحاظ روحی، ‌آمادگی‌اش را ندارم.

بهتر است کمی از کارهای نوروزی فاصله بگیریم و به کارهای هنری‌تان بپردازیم. خانم امیر جلالی چرا در سال ۸۹ نسبت به سال‌های قبل، حضورتان در تلویزیون کمتر بود؟

چون دعوت خوبی از طرف کارگردان‌های تلویزیون از من نشد و از آنجا هم که فیلمنامه و کارگردان و همین‌طور گروه برایم مهم است، هر کاری را قبول نمی‌کنم. بنابر این فعالیتم در سال ۸۹ کمرنگ‌تر بود.

چرا در سینما هم در همان ژانر طنز ایفای نقش کردید، مانند نقش‌تان در فیلم آقای هفت‌رنگ؟

ببینید، من توانایی این را دارم که هم کار طنز کنم و هم کار جدی. ولی متاسفانه در ایران این طور جا افتاده است که هر بازیگری که در هر ژانری جواب داد، دیگر تمام پیشنهادهایش در همان ژانر است و از این نظر، کارگردان‌ها و تهیه‌کننده‌ها کمتر قدرت ریسک کردن دارند وگرنه من خودم دوست دارم که در ژانرهای جدا از طنز هم بازی کنم، ولی متاسفانه مهر طنز روی پیشانی من خورده است و به همین دلیل در سینما هم مجبورم در کارهای طنز ظاهر شوم.

فکر نمی‌کنید جایگاه زنان در آثار طنز کمی محدود است؟

چرا، من هم قبول دارم. اما خب کاری نمی‌شود کرد. اما من سعی می‌کنم در هر کاری ادا و اطوار در نیاورم و آن طنز واقعی را به نمایش بگذارم، نه هجو بازی کردن را. به نظرم طنزها باید به گونه‌ای باشند که مخاطبان از جدیت من بخندند و نه مثلا به چشم‌های چپ من. و همین طوری طنزی موفق است که برگرفته از متن زندگی مردم باشد تا بیشتر هم به دل بنشیند.

در نوروز ۸۸ هم سریال چاردیواری به کارگردانی سیروس مقدم را آماده دارید؟

بله و در این سریال پس از مدت‌ها توانستم یک نقش متفاوت را بازی کنم.

من نقش آهو را دارم که زن متدین و آرامی است و هر کسی هر مشکلی که دارد، به او پناه می‌برد. به هرحال من مطمئنم که امسال مردم در ایام نوروز با یک کار خوب و رضایت‌بخش روبه‌رو خواهند بود.

امیدوارم سال جدید مملو از شادی و برکت برای مردم ایران زمین باشد و بهترین حالات را در شروع سال نو از خدای منان برای آنها خواستارم.

تجربه زندگی دیگران به واسطه نقش‌هایی که بازی کرده‌اید، چقدر برایتان لذت‌بخش بوده است؟

از آنجا که نقش‌های من معمولا تک بعدی بوده‌اند، متاسفانه نتوانسته‌ام نقش‌های زیاد و متفاوتی را تجربه کنم. اما به هر حال جای دیگری بودن، لذت خاص خودش را دارد.

چرا دیگر با آقای لولایی همبازی نشدید. در صورتی که در کنار هم موفق بودید؟

از آنجا که در اکثر کارهای طنز تبدیل به یک زوج هنری شده بودیم، تصمیم گرفتیم مدتی با یکدیگر کار نکنیم. چون احساس کردیم مخاطبان هم دیگر خسته شده‌اند.

و دعای شما برای سال آینده؟

نظرات 1 + ارسال نظر
احسان پنج‌شنبه 26 اسفند 1389 ساعت 05:38 http://geofun.loxblog.com

سلام مجید عزیز وب واقعا خوبی داری ، از مطالبش استفاده کردم.
با توجه به آمار خوب بازدیدکننده هات میخواستم روشی بهت معرفی کنم که اکثر وبمسترهای حرفه ای ازش استفاده میکن
اینجوری در کنار وبنویسی درآمد زیادی خواهی داشت.
5 دقیقه بیشتر وقتتو نمیگیره.
من خودم از این روش استفاده میکنم
خیلی ساده س ولی واقعا درآمدزا
امتحانش ضرر نداره
یک وبلاگم ساختم که میتونی برای جزئیات بیشتر بهش سر بزنی.
اینم آدرسشه :
http://geofun.loxblog.com
اگه اومدی حتما نظرم بده
خوشحال شدم
بای

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد