بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

معنای کلمه استکان


آیا می دانید چرا از کلمه استکان استفاده می کنیم؟

 

در زمان های قدیم هنگامی که هندو ها با کشور های عربی مراوده تجاری داشتند برای نوشیدن چای به همراه خود پیاله هایی را به این کشور ها خصوصا عراق و شام قدیم آوردند که در آن کشور ها به بیاله معروف شد. پس از آن اروپاییانی که برای تجارت به کشورهای عربی سفر می کردند چون در کشورشان از فنجان برای نوشیدن چای یا قهوه استفاده می کردند هنگام بازگشت به کشورشان این پیاله ها را به عنوان یادگاری می بردند و آن را
 

East Tea Can


می نامیدند یعنی یک ظرف چای شرقی. به تدریج این کلمه به کشور های شرقی بازگشت و در آنجا متداول شد

شعر مشهدی

موره میبینی که شر و با صفایمبچه محله امام رضایمزلزلیم... حادثیم... بلایم بچه محله امام رضایمهر روز جمعه دلومه مبندم به پینجله طلا و ورمگردم کار و بارم ردیفه با خدایمبچه محله امام رضا یم به موبگو بیا به قله قافاصلا مو ره بیز ر همونجه علاف!قرار مرار هر چی بیگی مو پایمبچه محله امام رضایم دروغ، مروغ نیست مییون ما باهم الان به عنوان مثال تو حرم چند روزه که تو نخ کفترایمبچه محله امام رضایمچشم موره گیریفته چنتا کفتر گفته خودش: چنتاشه خواستی وردرالان درم خادماره مپایم بچه محله امام رضایم کفتراره که بردم از روگنبدمرم مو واز تونخ رفت وآمد تو نخشه ی او گنبد طلایمبچه محله امام رضایم گنبده نصب شب مده به دستماو گفته: هر وخ که بییی مو هستممویم که قانع و بی ادعایمبچه محله امام رضایم وخته می بینم توی عالم همه ازش میگیرن و می گن باز کمه گنبدشه اگر بده رضایم بچه محله امام رضایم گنبد وممبد نموخوام باصفا سی ساله پای سفره ایی آقا منتظر یک ژتون غذایمبچه محله امام رضایم 

سهراب سپهری

شب سردی است، و من افسرده.

راه دوری است، و پایی خسته.

تیرگی هست و چراغی مرده.

 

می کنم، تنها، از جاده عبور:

دور ماندند زمن آدم ها.

سایه ای از سر دیوار گذشت،

غمی افزود مرا بر غم ها.

 

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی.

 

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر، سحر نزدیک است.

هر دم این بانگ برآرم از دل:

وای، این شب چقدر تاریک است!

 

خنده ای کو که به دل انگیزم؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم؟

 

مثل این است که شب نمناک است.

دیگران را هم غم هست به دل،

غم من، لیک، غمی غمناک است.

معروف ترین نقاشی های جهان

بدون شک با برخی از این آثار آشنا هستید و آنها را در مکانهای زیادی دیده اید. آثار نقاشی که در پایین آورده شده است بعنوان معروف ترین نقاشیهایی تاریخ بشریت شناخته میشوند . البته اگر قرار باشد معروف ترین ها را یک جا جم کنیم شاید این لیست 10 تایی به 50 عدد هم برسد. با این حال نقاشیهای زیر جزء برترین و معروف ترین آثار تاریخ به حساب می آیند  

 

مونالیزا
اثر: لئوناردو داوینچی
محل نگهداری: لوور، پاریس- 06-1503

ادامه مطلب ...

روان شتاسی امضا

کسانی که به طرف عقربه های ساعت امضاء می کنند ،انسانهای منطقی هستند . 
کسانی که بر عکس عقربه های ساعت امضاء می کنند ،دیر منطق را قبول می کنند و معمولاً غیر منطقی هستند . 
کسانی که از خطوط عمودی استفاده می کنند لجاجت و پافشاری در امور دارند .  
کسانی که از خطوط افقی استفاده می کنند انسانهای منظمی هستند . 
کسانی که با فشارامضاء می کنند ، در کودکی سختی کشیده اند 
کسانی که پیچیده امضاء می کنند آدمهای شکاکی هستند . 
کسانی که در امضای خود اسم و فامیل می نویسند خودشان را در فامیل برتر می دانند
کسانی که در امضای خود فامیل می نویسند دارای منزلت هستند . 
کسانی که اسمشان را می نویسند و روی اسمشان خط می زننداحتمالاً شخصیت خود را نشناخته اند.  
کسانی که به حالت دایره و بیضی امضاء می کنند ، کسانی هستند که می خواهند به قله برسند .  
  

....!

تنها نجات یافته کشتی، اکنون به ساحل این جزیره دور افتاده، افتاده بود.
او هر روز را به امید کشتی نجات، ساحل را و افق را به تماشا می نشست.
سرانجام خسته و نا امید، از تخته پاره ها کلبه ای ساخت تا خود را از خطرات مصون بدارد و در آن  بیاساید.
اما هنگامی که در اولین شب آرامش در جستجوی غذا بود، از دور دید که کلبه اش در حال سوختن است و دودی از آن به آسمان می رود.
بدترین اتفاق ممکن افتاده و همه چیز از دست رفته بود.
از شدت خشم و اندوه در جا خشک اش زد. فریاد زد:
« خدایــــا! چطور راضی شدی با من چنین کاری بکنی؟ »
صبح روز بعد با صدای بوق کشتی ای که به ساحل نزدیک می شد از خواب پرید.
ای آمده بود تا نجاتش دهد. مرد خسته، و حیران بودکشتی.
نجات دهندگان می گفتند:
خدا خواست که ما دیشب آن آتشی را که روشن کرده بودی ببینیم"

برگی از تاریخ معاصر ایران

هیچ می دانستید که در جریان جنگ جهانی اول حدود 40 در صد مردم ایران کشته شده اند ؟ یعنی تقریبا نیمی از کل مردم کشور .

در رابطه با جنگ جهانی اول می گویند که بزرگ ترین و ویرانگر ترین جنگ تمام تاریخ بشریت بوده و باعث مرگ بیش از 10 میلیون انسان شده است . ( رقم 10 میلیون را کمی سبک و سنگین کنید , 10 میلیون مرگ !!! در طی کمتر از 4 سال )

می دانستید که این آمار بدون در نظر گرفتن کشته های قحطی حاصل از جنگ در ایران است ؟ چرا که فقط حدود 9.5 میلیون نفر در ایران کشته شدند . از قحطی و بیماری های واگیردار که در نتیجه ی سو تغذیه در جامعه همه گیر شدند .

در فاصله ی سالهای 1293 تا 1294 خورشیدی ( 1914 تا 1915 میلادی ) اانگلستان از جنوب , دولت عثمانی از غرب و روسیه از شمال ایران را به تصرف در آوردند و حکومت وقت که کمترین توانی برای مقاومت در برابر این سیل بنیان کن دشمنان را نداشت فقط نظاره گر بود .

در سالهای بعد روسیه ی تزاری که در نوع خود کشور ضعیفی محسوب می شد در پی توافقی با دولت انگلستان , ایران را واگذار کرد . در همان زمان عثمانی ها هم به مرز فروپاشی رسیده بودند  ( جنگ جهانی اول که از حیث گستردگی ابعاد شگفت آوری دارد باعث نابودی 4 امپراطوری بزرگ و قدرتمند اروپا یعنی : امپراطوری اتریش مجار , روسیه , آلمان و عثمانی شد )

بنابراین استعمار پیر تنها بازیگردان عرصه ی سیاست ایران شد و با خرید گسترده ی غلات و جلوگیری از واردات کالا به ایران و اجازه ندادن برای ورود کمکها دولت آمریکا به ایران باعث ایجاد نایابی مواد غذایی در کشور شد و خشکسالی و بارندگی کم هم قوز بالای قوز شد و چنان قحطی در کشور بروز کرد که بیش از 40 درصد مردم ایران را به کام مرگ برد ( 1917 تا 1919 ) .

نکته ی جالب گزارشهای دلسوزانه ی سفیر وقت دولت آمریکاست که باعث می شود محموله های بزرگ مواد غذایی برای کمک به مردم تیره روز ایران ارسال شود که انگلیسیها به هیچ وجه اجازه ی ورود آنها را به کشور نمی دهند .

" داناهو افسر شناخته شده اطلاعات نظامی انگلستان و نماینده سیاسی آن دولت در غرب ایران در سالهای 1918 و 1919 درباره قحطی درغرب ایران اینگونه می نویسد
اجساد چروکیده زنان و مردان، پشته شده و در معابر عمومی افتاده اند. در میان انگشتان چروکیده آنانهمچنان مشتی علف که از کنار جاده کنده اند و یا ریشه هایی که از مزارع در آورده اند به چشم می خورد؛ با این علفها می خواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورنددر جایی دیگر، پابرهنه ای با چشمان گود افتاده که دیگر شباهت چندانی به انسان نداشت،چهار دست و پا روی جاده جلوی خودرویی که نزدیک می شد می خزید و در حالی که نای حرف زدن نداشت با اشاراتی برای لقمه نانی التماس می کرد...". مرحوم محمد علی جمال زاده تلفات وحشتناک شیراز را این طور روایت می کند
"
جنگ اول جهانی در آستانه اتمام بود[ پائیز 1918] که در دل شبی تاریک و هولناک سه سوار ترسناک که هر کدام شمشیر و شلاقی به بر داشتند به آرامی از دیوارهای شهر عبور کردند و به آن وارد شدند. یک سوار نامش" قحطی" دیگری" آنفلوانزای اسپانیایی" و آخری" وبا "بود. طبقات فقیر، پیر و جوان، همچون برگ پائیزی در برابر حمله این سواران بی رحم فرو می ریختند. هیچ غذایی پیدا نمی شد، مردم مجبور بودند هرچه را که می توانستند بجوند و بخورند. به زودی گربه و سگ و کلاغ را نمی شد یافت. حتی موش ها نسلشان بر افتاده بود. برگ، علف و ریشه گیاه را مانند نان و گوشت معامله می کردند. در هر گوشه و کنار، اجساد مردگان بی کس و کار پراکنده بود. بعد از مدتی مردم به خوردن گوشت مردگان روی آوردند...".

نکته ی جالب توجه آن است که بعدها به هیچ عنوان از این نسل کشی و توحش انگلیسیها نامی به میان نیامده و هرگز کسی عنوان نکرد که هیچ کشوری به اندازه ی ایران از جنگ جهانی اول آسیب ندیده , جنگی که ایران در آن بی طرف اعلام شده بود .

 عجیب نیست که اتفاقی که فقط 90 سال قبل در کشورمان روی داده به این اندازه برای ما ناشناخته و مجهول باقی مانده بوده ؟


مهربان باش

مهربان باش


 مردم اغلب بی انصاف, بی منطق و خود محورند,ولی آنان را ببخش .

 اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند,ولی مهربان باش .

 اگر موفق باشی دوستان دروغین ودشمنان حقیقی خواهی یافت,ولی موفق باش.

 اگر شریف ودرستکار باشی فریبت می دهند,ولی شریف و درستکار باش .

 آنچه را در طول سالیان سال بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند,ولی سازنده باش .

 اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند,ولی شادمان باش .

 نیکی های درونت را فراموش می کنند.ولی نیکوکار باش .

 بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

 ودر نهایت می بینی هر آنچه هست همواره میان "تو و خداوند" است نه میان تو و مردم

 دکتر علی شریعتی

بدون شرح!

تو ژاپن از هر 10 تا بچه ای که به دنیا میاد 9 تاشون خنگن، یکی شون باهوش !

اما تو ایران از هر 10 تا بچه، 9 تاشون باهوشن، یکیشون خنگ !

حالا چرا ژاپنی ها این قدر پیشرفت می کنن و ایرانی ها پیشرفت نمی کنن ؟

.

.

.

چون که تو ژاپن اون یه نفر باهوش رو می ذارن بالای سر اون 9 تا خنگ دیگه،

اما تو ایران اون یه دونه خنگ رو می ذارن بالای سر اون 9 تا باهوش دیگه.

زمین خوردن بار سوم .....

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد
در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت
مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد
او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد
در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما 
در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او بطور فراوان 
تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ 
بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند
مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او 
نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند
مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد
((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را 
تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم 
و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد 
خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را 
خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم

نتیجه اخلاقی داستان
کار خیری را که قصد دارید انجام دهید به تعویق نیاندازید. زیرا هرگز نمی دانید چقدر اجر و پاداش ممکن است ازمواجه با 
سختی های در حین تلاش به انجام کار خیر دریافت کنید. پارسائی شما می تواند خانواده و قوم تان را بطور کلی نجات بخشد
این کار را انجام دهید و پیروزی خدا را ببینید. اگر ارسال این پیام شما را به زحمت می اندازد یا وقتتان را زیاد می گیرد، 
پس آن کار را نکنید. اما پاداش آن را که زیاد است نخواهید گرفت. آیا آسان نیست که فقط کلید "ارسال" را فشار دهید و 
این پاداش را دریافت کنید؟ 

ستایش خدایی را است بلند مرتبه


تبلت hp


تبلت شرکت HP مدت ها است که بر سر زبان است. و خبرهای ضد و نقیض زیادی در مورداش شنیده اید. از ساخت و توقف ساخت گرفته تا تغییر سیستم عامل آن اما بالاخره اچ پی تصمیمش را گرفت و Slate را ارایه کرد.  
 
تبلت اسلیت با پردازشگر اتم و سیستم عامل ویندوز 7 ارایه میشود. با وجود اینکه همه منتظر ارایه این تبلت برای کاربران عادی بودند این شرکت تصمیم گرفته که آن را ویژه کاربران تجاری و صنایع بکند. البته فراموش نکنید که اچ پی در حال ساخت تبلت بر پایه WebOS هم هست و احتمالا ان را برای کاربران عادی در نظر گرفته. اگر بخواهید اسلیت را بخرید باید ۷۹۹ دلار ناقابل از جیب هزینه کنید.

 

با این پول چه چیزی به دست می آورید؟ یک تبلت ۸.۹ اینچی با پردازشگر 1.86GHz اینتل و ۲ گیگابایت رم به همراه ۶۴ گیگابایت حافظه از نوع سولید. این تبلت می تواند ویدیوهای 1080p را پخش کند و به همراه ان یک داک عرضه می شود که خروجی HDMI دارد. به همراه این تبلت یک دیجیتایزر N-Trig برای یادداشت برداری سریع وجود دارد که آن را نسبت به دیگر تبلت ها متمایز میکند.

 

در جلوی ان یک دوربین و در پشت هم یک دوربین سه مگاپیکسلی قرار دارد. حاشیه های فلزی و پشت دندانه دار ان سبب میشود که هنگام کار با ان حس خوبی داشته باشید و سایز کوچک ان نسبت به تبلت های ۱۰ اینچی سبب راحت تر بودن حمل و نقل ان شده است. وزن این تبلت ۶۸۰ گرم است.

 
به همراه این تبلت پورت یو اس بی و ورودی هدفون وجود دارد و اچ پی یک دکمه Alt + Ctrl + Delete هم برای ان گذاشته تا کاربران ویندوز دکمه محبوبشان را داشته باشند. این تبلت ابتدا در امریکا ارایه میشود و سپس در بقیه کشورها هم ارایه خواهد شد. و از آنجایی که این تبلت فعلا برای کاربران عادی ارایه نمیشود سیستم عامل آن دارای هیچ نرم افزار نصب شده ای نخواهد بود.

شغل پسر کشیش..


کشیشى یک پسر نوجوان داشت و کم‌کم وقتش رسیده بود که فکرى در
 مورد شغل آینده‌اش بکند. پسر هم مثل تقریباً بقیه هم‌سن و سالانش واقعاً
نمی‌دانست که چه چیزى از زندگى می‌خواهد و ظاهراً خیلى هم این موضوع برایش
اهمیت نداشت .

ادامه مطلب ...

۲۱ نفر که دنیای وب و کامپیوتر را دگرگون کردند

۲۱ نفر که دنیای وب و کامپیوتر را دگرگون کردند


همیشه و در همه ادوار کسانی بوده اند که با خوش فکری و ارائه ایده ای بکر و تازه نقطه عطفی در عصر و زمانه خود بوده اند. حال می خواهیم به بررسی کوتاهی بپردازیم از کسانی که با طرح و ایده های خود گامهای مثبت و اساسی در وب و اینترنت برداشته اند:

بقیه در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

عوارض استفاده از لب تاپ

طرح لپ‌تاپ و شیوه استفاده از آن موجب می‌شود تا دانش‌آموزان و کارمندان و سایر کاربران حرفه‌ای این دستگاه در موقعیت نامناسبی از آن استفاده کنند
به گزارش هلث دی نیوز، به گفته محققان، نحوه استفاده از لپ‌تاپ و موقعیت قرار گرفتن افراد باعث فشار بر عضلات، تضعیف گردن، شانه‌ها و مصدومیت دست می‌شود.محققان دانشگاه کارولینای شمالی می‌گویند: جدا نبودن کیبورد از مانیتور سبب افزایش احتمال بروز عوارض جسمانی می‌شود.

ادامه مطلب ...

....چارلی چاپلین....؟!

آموخته ام که با پول می شود خانه خرید ولی آشیانه نه، رختخواب خرید ولی خواب نه، ساعت خرید ولی زمان نه، می توان مقام خرید ولی احترام نه، می توان کتاب خرید ولی دانش نه، دارو خرید ولی سلامتی نه، خانه خرید ولی زندگی نه و بالاخره ، می توان قلب خرید، ولی عشق را نه.

آموخته ام ... که تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند کسی است که به من می گوید: تو مرا شاد کردی

آموخته ام ... که مهربان بودن، بسیار مهم تر از درست بودن است

آموخته ام ... که هرگز نباید به هدیه ای از طرف کودکی، نه گفت

آموخته ام ... که همیشه برای کسی که به هیچ عنوان قادر به کمک کردنش نیستم دعا کنم

آموخته ام ... که مهم نیست که زندگی تا چه حد از شما جدی بودن را انتظار دارد، همه ما احتیاج به دوستی داریم که لحظه ای با وی به دور از جدی بودن باشیم

آموخته ام ... که گاهی تمام چیزهایی که یک نفر می خواهد، فقط دستی است برای گرفتن دست او، و قلبی است برای فهمیدن وی

آموخته ام ... که راه رفتن کنار پدرم در یک شب تابستانی در کودکی، شگفت انگیزترین چیز در بزرگسالی است

آموخته ام ... که زندگی مثل یک دستمال لوله ای است، هر چه به انتهایش نزدیکتر می شویم سریعتر حرکت می کند

آموخته ام ... که پول شخصیت نمی خرد

آموخته ام ... که تنها اتفاقات کوچک روزانه است که زندگی را تماشایی می کند

آموخته ام ... که خداوند همه چیز را در یک روز نیافرید. پس چه چیز باعث شد که من بیندیشم می توانم همه چیز را در یک روز به دست بیاورم

آموخته ام ... که چشم پوشی از حقایق، آنها را تغییر نمی دهد

آموخته ام ... که این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان

آموخته ام ... که وقتی با کسی روبرو می شویم انتظار لبخندی جدی از سوی ما را دارد

آموخته ام ... که هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم

آموخته ام ... که زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم

آموخته ام ... که فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد

آموخته ام ... که آرزویم این است که قبل از مرگ مادرم یکبار به او بیشتر بگویم دوستش دارم

آموخته ام ... که لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد

چارلی چاپلین


همه ” اولین ” های لیگ در ایران

 M<ajid sport news

 

 نگاهی داریم بر اولین های لیگ در فوتبال ایران:
اولین دوره :

مسابقات قهرمانی کشور که در سال 1349 و بصورت متمرکز در تهران برگزار شد، اولین دوره لیگ فوتبال ایران محسوب می شود. اگرچه عنوان لیگ برای این مسابقات مناسب به نظر نمی رسد، چرا که بازیها بصورت متمرکز انجام شد.

اولین بازی :

جمعه 28 دی 1349، ورزشگاه امجدیه در یک هوای مه آلود و در حضور 15 هزار تماشاگر، اولین بازی لیگ را تیمهای پاس تهران و تاج شیراز انجام دادند که پاس 2-1 برد.

اولین گل :

در دقیقه 23 بازی پاس و تاج شیراز، یک خطای پنالتی اتفاق افتاد که محمود یاوری آن را به گل تبدیل کرد. جالب اینکه دروازه بان شیراز در بار اول ضربه را مهار کرد، اما یاوری در ریباند ان را به گل تبدیل کرد!

اولین گل بخودی :

محراب شاهرخی مدافع پرسپولیس در بازی تیمش مقابل پاس به اشتباه دروازه سرخپوشان را باز کرد. پرسپولیس این بازی را 3-1 برد.

اولین هت تریک :

حسین کلانی، مهاجم گلزن پرسپولیس، در بازی مقابل تاج شیراز که سرخپوشان 6- صفر بردند، 4 گل به ثمر رساند.

اولین اخراجی :

در بازی جنجالی پرسپولیس و استقلال در نیمه نهایی مسابقات سال 49، مهدی لواسانی مدافع استقلال اولین اخراجی تاریخ لیگ لقب گرفت. کلانی و بهزادی از پرسپولیس نیز در این بازی اخراج شدند.

اولین آقای گل :

حسین کلانی از پرسپولیس، برغم اینکه گل او مقابل استقلال باطل شد ولی وی با 6 گل در 3 بازی عنوان آقای گلی را بدست اورد.

اولین آقای گل خارجی :

مهند مهدی النداوی ،مهاجم عراقی تیم نفت آبادان، در فصل 78 با 15 گل زده آقای گل لیگ شد.

اولین داور :

ارشد برازنده؛ که بازی افتتاحیه بین پاس و تاج شیراز را سوت زد و اولین پنالتی تاریخ لیگ را گرفت.

اولین داور خارجی :

ضیا تورگان؛ داور اهل ترکیه، در لیگ 1350 بازی پرسپولیس و پاس را سوت زد. وی سه روز بعد بازی استقلال و پاس را نیز قضاوت کرد.

اولین بازیکن خارجی :

ویلیام مک کلور؛ این بازیکن انگلیسی- نیوزیلندی در بازی پرسپولیس و ذوب اهن در لیگ 1356 به میدان رفت و اولین خارجی لیگ لقب گرفت.

اولین تیم قهرمان :

استقلال تهران؛ بعد از بازی جنجالی نیمه نهایی مقابل پرسپولیس، به حکم فدراسیون فوتبال استقلال فینالیست شد و در فینال پاس را برد و قهرمان شد.

اولین تیم شهرستانی قهرمان :

سپاهان اصفهان در فصل 81 لیگ برتر سنت قهرمانی تیمهای تهرانی در لیگ را شکست و قهرمان لیگ شد.

اولین مربی قهرمان :

زدراکو رایکوف؛ سرمربی مشهور یوگسلاو آبی ها در دهه 50، که چند روز دیگر سالگرد درگذشت او است، استقلال را در سال 49 قهرمان کرد.

اولین مربی ایرانی قهرمان :

بیوک وطنخواه؛ سرمربی پرسپولیس در لیگ 1354، که این تیم را قهرمان کرد و جوانترین مربی قهرمان تاریخ لیگ نیز به شمار می رود.

اولین داربی :

پرسپولیس و استقلال در بازی نیمه نهایی لیگ سال 49 به مصاف هم رفتند که بازی در دقیقه 82 با نتیجه 1-1 نیمه تمام ماند.

اولین انتخاب بهترین های لیگ :

در سال 1351 مجله دنیای ورزش بهترین های لیگ 1350 را انتخاب و در جشن بزرگی آنها را معرفی کرد. علی پروین بهترین بازیکن، صفر ایرانپاک، بهترین گلزن و همایون بهزادی، محبوبترین بازیکن شدند؛ همگی از پرسپولیس!

اولین کاپ رسمی :

قهرمان لیگ 1352 (پرسپولیس) اولین کاپ رسمی مسابقات را دریافت کرد که توسط یک طراح ایرانی ساخته شده بود؛ جامی مرکب از نمادهای تخت جمشید که جام رسمی لیگ تخت جمشید محسوب می شد.

الاغ های گمشده

می گویند مردی روستایی با چند الاغش وارد شهر شد. هنگامی که کارش تمام شد و خواست به روستا بازگردد، الاغ ها را سرشماری کرد. دست بر قضا سه رأس از الاغ ها را نیافت. سراسیمه به سراغ اهالی رفت و سراغ الاغ های گمشده را گرفت. از قرار معلوم کسی الاغ ها را ندیده بود. نزدیک ظهر، در حالی که مرد روستایی خسته و ناامید شده بود، رهگذری به او پیشنهاد کرد، وقت نماز سری به مسجد جامع شهر بزند و از امام جماعت بخواهد تا بالای منبر از جمعیت نمازخوان کسب اطلاع کند. مرد روستایی همین کار را کرد. امام جماعت از باب خیر و مهمان دوستی، نماز اول را که خواند بالای منبر رفت و از آن جا که مردی نکته دان و آگاه بود، رو به جماعت کرد و گفت: «آهای مردم در میان شما کسی هست که از مال دنیا بیزار باشد؟» خشکه مقدسی از جا برخاست و گفت: «من!» امام جماعت بار دیگر بانگ برآورد: «آهای مردم! در میان شما کسی هست که از صورت زیبا ناخشنود شود؟» خشکه مقدس دیگر برخاست و گفت:«من!» امام جماعت بار سوم گفت:«آهای مردم! کسی در میان شما هست که از آوای خوش (صدای دلنشین) متنفر باشد؟» خشکه مقدس دیگری بر پا ایستاد و گفت:«من!» سپس امام جماعت رو به مرد روستایی کرد و گفت:« بفرما! سه تا خرت پیدا شد. بردار و برو!»

همه چیز درباره خوزه (ژوزه) مورینیو

Majid sport news

خوزه ماریو داوس سانتوس مورینیو فلیکس معروف به خوزه مورینیو متولد ۲۶ ژانویه ۱۹۶۳ در ستوبال یک مربی پرتغالی فوتبال است. او مدت‌ها مربی باشگاه چلسی بود ولی روز بیستم سپتامبر ۲۰۰۷ این باشگاه را ترک کرد. مورینیو در چهار لیگ متوالی (دو لیگ در پورتو و دو لیگ در چلسی) توانست تیم خود را در صدر باشگاه‌ها قرار دهد و در دو سال متوالی (۲۰۰۵-۲۰۰۴) از سوی فدراسیون بین‌المللی فوتبال لقب بهترین مربی دنیا را از آن خود کرد.
پدر مورینیو «فلیکس مورینیو» یک دروازه‌بان و مربی پرتغالی بود و مادرش «ماریا جولیا» در مدرسه تدریس می‌کرد. خانواده مورینیو همگی به فوتبال علاقه‌ای خاص داشتند. پدر خوانده ثروتمند خوزه، رییس باشگاه بزرگ فوتبال شهر «ستوبال» بود. خوزه از همان دوران کودکی در مدیریت و برنامه‌ریزی استاد بود و برنامه‌ بازی‌های تیم پدرش را ترتیب می‌داد.
پس از پایان تحصیلات به مدرسه آمادگی جسمانی لیسبون رفت ولی مدتی بعد مادرش که از توانایی مدیریت او اطلاع داشت نام او را در مدرسه مدیریت ثبت‌نام کرد اما خوزه از آن مدرسه خوشش نیامد و دوباره در مدرسه آمادگی جسمانی شرکت کرد و پنج سال بعد از آن‌جا مدرک گرفت.

مورینیو دوره مربیگری خود را در اسکاتلند گذراند و سپس به پرتغال برگشت و مربی ورزش یک دبیرستان شد. او مدتی در باشگاه‌های کوچک و متوسط پرتغال بازی و در همان زمان تحصیل نیز می‌کرد. اما در زمینه بازی توفیق چندانی نیافت. در دهه نود مدتی را به مربی‌گری پرداخت و پساز آن با لقب «ترادیوتور» (مترجم) معروف شد چون مترجم یا مفسر «سر بابی رابسون در باشگاه‌های «اسپورتینگ» و «پورتو» بود. در سال ۱۹۹۶ به همراه رابسون به بارسلونا رفت و همچنان مترجم او بود. پس از رفتن رابسون او همچنان در بارسلونا ماند و با جانشین هلندی رابسون یعنی «لوییس ون‌گال» کار کرد. مورینیو انسانی بی‌نهایت بااعتماد به نفس و باشخصیت بود و همین موضوع باعث شد پیشرفت چشمگیری کند. او در کلاس‌های مربیگری و مدیریت شرکت می‌کرد و ناگهان همه شنیدند که او مربی تیم دوم بارسلونا شده است.
رویای او برای سرمربی شدن سرانجام در سال ۲۰۰۰ تحقق یافت و او مربی بنفیکا شد ولی با تغییر سرپرستی باشگاه و روی کار آمدن سرپرست جدید، مورینیو در تاریخ پنجم دسامبر ۲۰۰۰ برکنار شد و مربی یک تیم سطح پایین شد.
در سال ۲۰۰۲ مورینیو مربی باشگاه «پورتو» شد. باشگاهی که بسیار ضعیف کار می‌کرد در آن سال و تحت مربیگری مورینیو تیم سوم کشور شد و  مورینیو قول داد سال آینده آن تیم را تیم اول سازد و خود تشکیل یک تیم قهرمانی بدهد و همین کار را هم کرد تا جایی که قهرمان جام باشگاه‌های اروپا شد. قبل از قبول پیشنهاد چلسی برای عنوان مربیگری آن تیم، مورینیو باشگاه لیورپول را که آن تیم هم خواستار این مربی بود ترجیح میداد و می‌گفت: «لیورپول تیمی است که علاقه همه را برمی‌انگیزد ولی من به چلسی علاقه چندانی ندارم چون چلسی یک پروژه جدید با سرمایه‌گذاری بالاست. فکر می‌کنم در چلسی اگر یک مربی برنده نشود، آبراموویچ فورا او را برکنار می‌کند. به همین دلیل کار در آن جا یک شغل مطمئن نیست.»
ولی سرانجام مورینیو در ژوئن سال ۲۰۰۴ با حقوق سالانه ۲/۴ میلیون یورو که در سال ۲۰۰۵ به ۲/۵ میلیون یورو افزایش یافت به باشگاه چلسی پیوست و عنوان گران‌ترین مربی فوتبال را به خود اختصاص داد.روز بیستم سپتامبر ۲۰۰۷ و با موافقت دو جانبه، مورینیو باشگاه چلسی را ترک کرد. کمی قبل از ترک مورینیو باشگاه تشکیل جلسه داده و به این نتیجه رسیده بود که وقت آن است که مربی خود را تعویض کنند. این اقدام چلسی خشم هواداران این تیم را برانگیخت. فردای آن روز چلسی اعلام کرد «اورام گرنت» جایگزین مورینیو شده است. در طول چهار فصل حضور او در چلسی، او در هیچ یک از بازی‌های داخلی تیمش شکست نخورد.
خوزه مورینیو در سال ۲۰۰۸ قراردادی را با تیم اینتر میلان منعقد کرده و سمت مربیگری این تیم را بر عهده گرفته است.و این تیم را در همه جام ها به قهرمانی رساند .
همچنین درسال 2010 به رئال مادریدی پیوسته است . 

Majid sport news 

بیوگرافی خوزه مورینیو

نام کامل : خوزه ماریو دوسانتوس مورینیو فلیکس
نام : خوزه
نام خانوادگی : مورینیو
تاریخ تولد: ۱۹۶۳/۷/۲۶
محل تولد : ستوبال
قد : ۸۰ ۱متر
وزن : ۷۴ کیلو گرم
وضیت تاهل : متاهل
همسر : تمی
تعداد فرزند : یک دختر و یک پسر ، ماتیلدا و خوزه جونیر
تاریخ ازدواج : ۱۹۸۹
تیم فعلی :رئال مادرید
پست تخصصی : مربی و سر مربی
غذای مورد علاقه : ماهی
افتخارات : قهرمانی جام یوفا در سال ۲۰۰۳ وقهرمانی لیگ قهرمانان اروپا در سال ۲۰۰۴ به همراه پورتو بزرگترین افتخار از نظر وی است .
جملاتی خواندنی از مورو : کار سختی است که یه آینده فکر کنید . بازیکنان فقط مجاز اند به دوران فعلی و بازی پیش رو فکر کند .
فشار؟ فشاری وجود ندارد . تنها آدم های ضعیف برای توجیه اشتباهات همیشگی خود ، از فشار نام می برند . در فوتبال هیچ فشاری وجود ندارد .
همه می خواهند چلسی شکست بخورد . اگر این اتفاق چند بار پیاپی رخ دهد در انگستان تعطیل رسمی اعلام می شود .
ما به خاطر قدرت اقتصادی در صر جدول لیگ انگلستان قرار نگرفتیم . فقط به این خاطر در رتبه اول جای داریم که من به سختی برای موفقیت قرار تلاش می کنم .

فیفا به دنبال حذف مساوی و وقت اضافه از جام جهانی

Majid sport news

سپ بلاتر رییس فیفا در گفت وگو با نشریه فوکوس آلمان با اعلام این خبر افزود: این طرح را در نشست کمیته فوتبال و کمیته فنی این فدراسیون به بحث خواهد گذاشت.

وی گفت: طبق این طرح اگر بازی در مرحله اول این مسابقات و در زمان ‪۹۰‬ دقیقه برنده ایی نداشت، تیم پیروز باید از طریق پنالتی تعیین شود.

رییس فیفا افزود: البته طرح گل طلایی که پیش از این برای مدتی اجرا شد، می تواند، دوباره فعال شده و اولین گل در وقت اضافه برنده مسابقه را تعیین کند.

وی با اشاره به اینکه در مرحله اول مسابقات جام جهانی فوتبال تیم ها بیشتر به دنبال نباختن هستند، افزود: به همین سبب این مرحله تاحدودی خسته کننده می‌شود.

به نوشته فوکوس به نظر می‌رسد که این طرح به دلیل نتایج و کیفیت بازیهای مرحله اول جام جهانی در آفریقای جنوبی ارایه شده است.

طرح مشابهی نیز پیش از این با عنوان گل طلایی به اجرا گذاشته شد ،ولی با مقاومت وسیعی در بین طرفداران و اهالی فوتبال مواجه شد.

انتظار می‌رود که این طرح بلاتر نیز با مقاومت‌های زیادی رو به رو شود، زیرا یکی از اعضای کمیته‌های تخصصی این فدراسیون بکن بائر آلمانی است که مخالف این گونه طرح‌ها می‌باشد.