لپ
تاپ رو پامه دارم باهاش کار میکنم بابام اومده تو اتاقم میگه لپ تاپت
روشنه ؟ میگم پَـــ نَ پَـــ رو زمین داشت گریه میکرد گذاشتمش رو دلم
آروم بگیره بعد بش میگم کاری داری باش مگه ؟ میگه پَـــ نَ پَـــــ صدا
گریه اش تا تو اتاق من میومد اومدم بهت بگم گناه داره بغلش کن
پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون
میدن تا نجاتشون بده
رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !
بابام
با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین
...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم
خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی
یارو با موتور زده بهم ....خوردم زمین سرم شکسته داره خون میاد اومده
میگه سرت داره خون میاد؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ من خودنویسم جوهرم پس داده
ادامه مطلب ...
تصاویری که در زیر می بینید حاصل هنرنمایی هنرمند فیلادلفیایی بنام استیسی وبر هست که با کمک از سکه های فلزی قادر به خلق این شاهکار های جالب شده.امیدوارم لذت ببرید.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
رفتیم کوه ... دارم چوب جمع
میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَ نه پَ،پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
دوستم میگه امروز چندمه ؟
میگم یکم
میگه یکم مرداد ؟
پَ نه پَ، امروز یکم فروردینه ... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده....
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره ... میگه اِ اِ اِ همین یه
نخه ؟
پَ نه پَ این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن !
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَ نه پَ، تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط
؟!
پَ نه پَ بقیشو رو فرش بنویس !
با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا
پایین میرفت ...
دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟
پَ نه پَ، می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...
رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پَ نه پَ ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی
داره!!
رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده
... اومدم حسابشو برسی!
دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!
پَ نه پَ ، گفتم دکتری ، یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه!!!!
آخرین نفر تو صف نون وایسادم ... زنه اومده میگه نفر اخری؟
پَ نه پَ نفر اولم چون اوسکلم اینجا وایسادم!!!!
رفتم در خونه رفیقم ...
از پشت آیفون میگه ... تنهایی؟
پَ نه پَ ، خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسلیم کنی ...
شب آرامی بود
می روم در ایوان، تا بپرسم از خود
زندگی یعنی چه؟
مادرم سینی چایی در دست
گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من
خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا
لب پاشویه نشست
پدرم دفتر شعری آورد، تکیه بر پشتی داد
شعر زیبایی خواند و مرا برد، به آرامش زیبای یقین
با خودم می گفتم :
زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست
زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست
رود دنیا جاریست
زندگی، آبتنی کردن در این رود است
وقت رفتن به همان عریانی؛ که به هنگام ورود آمده ایم
دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد؟
هیچ !!!
زندگی، وزن نگاهی است که در خاطره ها می ماند
شاید این حسرت بیهوده که بر دل داری
شعله گرمی امید تو را، خواهد کشت
زندگی درک همین اکنون است
زندگی شوق رسیدن به همان
فردایی است، که نخواهد آمد
تو نه در دیروزی، و نه در فردایی
ظرف امروز، پر از بودن توست
شاید این خنده که امروز، دریغش کردی
آخرین فرصت همراهی با، امید است
زندگی یاد غریبی است که در سینه خاک
به جا می ماند
زندگی، سبزترین آیه، در اندیشه برگ
زندگی، خاطر دریایی یک قطره، در آرامش رود
زندگی، حس شکوفایی یک مزرعه، در باور بذر
زندگی، باور دریاست در اندیشه ماهی، در تنگ
زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق
زندگی، فهم نفهمیدن هاست
زندگی، پنجره ای باز، به دنیای وجود
تا که این پنجره باز است، جهانی با ماست
آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست
فرصت بازی این پنجره را دریابیم
در نبندیم به نور، در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم
پرده از ساحت دل برگیریم
رو به این پنجره، با شوق، سلامی بکنیم
زندگی، رسم پذیرایی از تقدیر است
وزن خوشبختی من، وزن رضایتمندی ست
زندگی، شاید شعر پدرم بود که خواند
چای مادر، که مرا گرم نمود
نان خواهر، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست، که دریغش کردیم
زندگی زمزمه پاک حیات ست، میان دو سکوت
زندگی، خاطره آمدن و رفتن ماست
لحظه آمدن و رفتن ما، تنهایی ست
من دلم می خواهد،
قدر این خاطره را ، دریابیم
زنده یاد
سهراب سپهری
دوستم میگه چرا انقدر غذات کم
شده ؟ میگم : تو رژیمم ... میگه رژیم لاغری ؟! ...پَـــ نَ پـَـــ رژیم
صهیونیستی
معلمم اومده خونمون تمبکمو دیده میگه تمبکه؟ میگم پَـــ نَ پَـــ
ساکسیفونه روش پوست کشیدم گردو خاک نره توش .میگه منظورم اینه که
میزنی؟ میگم پَـــ نَ پَــــ اون زورش زیاد تره اون منو میزنه میگه
بیخیال درسو شروع کنیم؟ میگم پَــ نَ پَـــ من تنبک میزنم شمام برقص با
هم پول در بیاریم. بعدش بابام اومده میگه اِ حاااامد ایشون معلمتونه؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ایشون دوست دخترمه به خاطره گرونی پول نداره
ریشاشو بزنه
دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی ؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه . میگه
مگه خرابه ؟ پَــــ نَ پـَــــ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه:قرمه سبزیه؟؟؟؟؟؟؟؟ پَـــــ نَ
پــَـــ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
زنه رفته دکتر زنان ، دکتر ازش میپرسه بچتون لگد هم می زنه ؟ زنه جواب
میده پَــ نَ پَــ، فحش خواهر مادر میده
تو آرایشگاه کار می کردم ... از مشتری می پرسم برات ماسک بذارم؟
میگه ماسک برای جوش صورت و اینا ؟!
پـَــــــــ نَ پَـــــــــ په ماسک اسپایدرمن
رفتم چشم پزشک
میگه واسه سرخی چشمتون اومدین ؟
پـَـــ نَ پـَــــ سرخیش عادیه وسطش سیاه شده
ادامه مطلب ...
کاملترین کامپیوتر مشابه مغز انسان ساخته شد
این کامپیوتر اشتباه میکنه و اشتباهش رو میندازه گردن بقیه کامپیوترا...!! ـ
آیا میدانستید که انسانها به جز کودکِ درون، یک عدد خر درون هم دارند که گاهی زمام امور را به دست میگیرد؟
فقط یه زن ایرانی میتونه به شوهرش بگه: من پنج دقیقه میرم خونه همسایه تو نیم ساعت یک بار غذا رو هم بزن
مرغ رو از فریزر در آوردم
میگه می خوای غذا درست کنی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خانوادش اومدن میخوان از سردخونه ببرن خاکش
کنن.... ـ
نفس نفس زنون خودم رو رسوندم
به اتوبوس
راننده میگه می خوای سوار شی؟
پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
لوله ترکیده، یارو ماشینشو آورده سطل آب بر میداره میپاشه رو ماشینش بش میگه حال کن سه ساله نشستمت! آبه مفته! مال دولته باید چاپید قاپید!!
عروسی دعوت بودیم. توی اون خیابون 2تا عروسی بود. ما عروسی ته کوچه بودیم. دایی عروس رفته تو همون عروسی که اول خیابون بود نشسته، شام هم تا آخر خورده بعد اومده بیرون زنگ زده که بابا پس شماها کجایید. ما شام هم خوردیم. زود بیاین زشته. از فامیل های ما هنوز هیشکی نیومده
مامانم ساعت هفت تا نه فارسی وان میبینه، نه تا یازده ام بی سی پرشیا، ساعت ده که میشه بدو بدو فلاششو بر میداره میبره وصل میکنه به رسیور اتاق خودشون که سریال پی ام سی رو ضبط کنه ساعت یازده که ام بی سی پرشیا تموم شد اونو ببینه تا دوازده، دوزاده میخوابه، صبح پا میشه تکرار سریالایی که ندیده رو میبینه، تا پنج اینا، پنج که میشه میگه خب من دیگه تا هفت مرخصی ام
تو تاکسی موبایلم زنگ خورده٬ راننده صدای ضبطو زیاد میکنه تو آینه منو نگاه میکنه میخنده
زنبوره اومده نزدیک دختر خالم که 10 سالشه دختر خالم برگشته میگه تورو خدا منو نیش نزن من محصولات شمارو خیلی دوست دارم
نشستیم با فک و فامیل اسم
فامیل بازی میکنیم داییم میوه از 'ی' نوشته یه کیلو خیار
هیچ جوریم زیر بار نمیره که قبول نیست
تولدم بود شروع کردم باز کردن کادوها به کادو مامانم رسیدم دیدم یه پاکته بازش کردم دیدم نوشته هفتاد هزار تومنی که دو ماه پیش قرض گرفتی نمیخواد برگردونی
داشتم از خونه میرفتم بیرون مامانم پرسید کجا؟؟! .....گفتم بیرون ...برگشته میگه.....خوب جای دیگه نریا ..؟؟!!! ـ
امروز رفتم دانشگاه، حراست جلوم گرفته میگه: آقا کجا !؟ میگم: اومدم با استادم کار دارم ! میگه: نمی بینی تابلو رو ، امروز زنونه هست . برو فردا بیا که مردونه هست ! ...(خاطرات یک دانشجو در آینده نه چندان دور)
متشکرم برای همه وقت
هایی که مرا به خنده واداشتی.
برای همه وقت
هایی که به حرف هایم گوش دادی.
برای همه وقت هایی که به من جرات و شهامت دادی.
برای همه وقت
هایی که مرا در آغوش گرفتی.
برای همه وقت هایی که با من شریک شدی.
برای همه وقت
هایی که با من به گردش آمدی.
برای همه وقت هایی که خواستی در کنارم باشی.
برای همه وقت
هایی که به من اعتماد کردی.
ادامه مطلب ...
- همیشه حرفی را بزن که
بتوانی بنویسی، چیزی را بنویس که بتوانی امضایش کنی وچیزی را امضا کن
که بتوانی پایش بایستی.
- آنانکه
تجربههای گذشته را به خاطر نمیآورند محکوم به تکرار اشتباهند.
- وقتی به چیزی
میرسی بنگر که در ازای آن از چه گذشتهای.
- آدمهای بزرگ
شرایط را خلق میکنند و آدم های کوچک از آن تبعیت میکنند.
- آدمهای موفق
به اندیشههایشان عمل میکنند اما سایرین تنها به سختی انجام آن
میاندیشند.
- گاهی خوردن
لگدی از پشت، برداشتن گامی به جلو است.
ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...
مرورگر محبوب فایرفاکس دیگر نیازی به معرفی ندارد. یک مرورگر اپنسورس که هم کاربران ویندوز به خوبی آن را میشناسند و هم کاربران دیگر سیستم های عامل، به ویژه لینوکس، دیگر به آن خوگرفتهاند. یک مرورگر کامل و با قابلیت اعتماد بالا که از یک نقطه قوت بسیار خوب نیز سود میبرد: افزونههای بیشمار.موزیلا با فراهمکردن امکان توسعه افزونههای سفارشی برای فایرفاکس با استفاده از سادهترین ابزارها، زمینههای تشکیل یک مجموعه عظیم از خرده نرم افزارهای سودمند را فراهم کرده است. با استفاده از این خرده نرمافزارها، هر کاربر میتواند روشی جدید، سفارشی و منحصر به فرد از مرور وب را تجربه کند و با آزادی هرچه تمامتر، از محدودیتهایی که یک نرمافزار ایستا به آنها تحمیل میکند، رها شود. با این اوصاف، فایرفاکس را میتوان چیزی فراتر از یک مرورگر، بلکه یک پلتفرم مرور وب دانست که همانند یک سیستم عامل، مجموعهای عظیم از نرم افزارهای سفارشی و مخصوص به خود را دارد. یک مدل تجاری که گوگل با استفاده از کروم، راه و رسم آن را پیشه کرد و سپس برنامه تبدیل آن به یک سیستمعامل کامل را در پیش گرفت: Chrome OS. سیستمعاملی که یک مرورگر بزرگ و احاطه کننده یک ماشین منفرد است. کسی چه میداند؟ شاید اگر در تجربه خود موفق باشد، موزیلا هم کمکم به فکر تولید سیستم عامل Firefox OS بیفتد و بازار مرورگرهای به سیستم عامل تبدیل شده، رونق بگیرد. در این مقاله، به معرفی پانزده افزونه سودمند برای فایرفاکس خواهیم پرداخت که تجربه مرور اینترنت را به مراتب بهبود بخشیده و امکانات جدیدی را در اختیار کاربر قرار خواهند داد. مرورگر فایرفاکس، محبوبترین مرورگر آزاد (قابل نصب و انتخاب) است که هم اکنون حدود سیدرصد بازار مرورگرها را به خود اختصاص داده است. در جدول ردهبندی سهم از بازار مرورگرها، اینترنت اکسپلورر با داشتن سهمی حدود 42درصد، همچنان یکه تاز میدان رقابت مرورگرها است که یکی از مهمترین دلایل آن، عرضه آن بهصورت پیش فرض روی سیستم عامل ویندوز است. در جدولها و نمودارهای منتشر شده سهم بازار مرورگرها، مرورگر گوگل کروم که با استفاده از مدل تجاری موزیلا و با تکیه بر شایستگیهای Webkit عرضه شد، در حال صعود شدید در میزان سهم بازار است و با توجه به ثابت بودن میزان سهم فایرفاکس و دیگر مرورگرها، به نظر میرسد کاهش در سهم اینترنت اکسپلورر، به طور مستقیم به نفع گوگل کروم تمام میشود.
ادامه مطلب ...
طرز کار این کلید برق بدین صورت است که با دوربین فیلمبرداری مخفیانهای که بر روی آن تعبیه شده و با استفاده از سنسور حرکتی تعبیه شده بر روی آن تصاویر ویدیوئی را با کیفیت ۳۲۰×۲۴۰ پیکسل و با سرعت ۳۰ فریم در ثانیه به همراه صدا ضبط کرده و عکسهایی با کیفیت ۱۲۸۰×۹۶۰ پیکسل برای شما از صحنه به جا میگذارد و این اطلاعات بر روی کارت حافظه میکرواسدی ۲ گیگابایتی ضبط میشود.
ادامه مطلب ...
یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه . تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند.
...
ادامه مطلب ...لطفا تا باز شدن کامل عکسها شکیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب کنید