بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

آشنایی با برخی واژه های ایرانی


 
 
محتویات این مطلب جهت آشنایی افراد غیر ایرانی با کلمات و واژه های ایرانی بوده و فاقد هرگونه ارزش دیگری‌ست! باید عرض کنیم که ممکن است برخی لغات دارای شکل املایی یکسان در ایران قدیم بوده اما خب ورژن جدیدش دیگه معنی سابق رو نمی‌ده !

عذرخواهی: در ایران دمده شده و بجای آن از توجیه استفاده می‌شود.

بیمه‌ عمر:
قراردادی که شما را در تمام عمر فقیر نگه داشته تا شما پولدار مرده و مراسم کفن و دفنتان آبرومندانه برگزار شود.

 




شناسنامه یا کارت ملی:
دفترچه و کارتی که یکی بدون دیگری فاقد ارزش بوده و حتما جفتش لازم است.

سریال:
فیلمی‌ست چند قسمتی، که روش مصرف مواد مخدر و آخرین شیوه‌های دزدی را به شما آموزش می‌دهد.


تلفن همراه:
وسیله‌ای سه‌کاره جهت کلاس گذاشتن، آهنگ گوش کردن و نهایتا‍ عکس گرفتن است.

ایرانسل:
خط تلفنی است جهت مزاحمت و سر به سر گذاشتن دوست و آشنا.

گرانی:
کلمه‌یی است زاده‌ی توهم غربیان که در ایران تاکنون مشاهده نشده است!

آثار باستانی:
خرابه‌هایی که هرچه زودتر باید نابود شوند چون خیلی جا گرفته‌اند.

خودپرداز:
دستگاهی‌ست که همیشه‌ی خدا باید برای رسیدن به آن در صف ایستاد و اگر صفی در کار نباشد 99.99 درصد خراب است.

اداره:
محلی که شما بعد از تنش‌ها و جدل‌های منزل در آنجا استراحت می‌کنید.

مجرم:
فردی که هیچ فرقی با سایر افراد ندارد و تنها تفاوتش در این است که توانسته‌اند او را دستگیر کنند.

تورم:
عددی بی‌خود و چرت بوده که همچنان در ایران یک رقمی است!

گارانتی:
یک اسم زیبا و خوش تلفظ است ولی در عمل مکافاتی بیش نیست.

تحقیق:
کپی-پیست کردن مقالات اینترنتی.

مترو:
سونای بخار متحرک!

شب امتحان:
حکم بین دو نیمه در فوتبال ایران در زمان مربی‌گری مایلی‌کهن را دارد و فقط باید توکل کرد به خدا و دعا خواند.

دانشجو:
دو طیف اند، یک طیف آخرش وزیر میشن بی برو برگرد ! طیف دیگه میدوند که قاطی فرار مغزها بشن، والا زندانی میشن چون همیشه معترضن.

بزرگراه:
نوعی پیست رالی به همراه یادگیری آپ تو دیت‌ترین فحش‌های باناموسی و بدون آن!

رئیس:
فردی که وقتی شما دیر به سر کار می‌روید خیلی زود می‌آید و زمانی که شما زود به اداره می‌روید یا دیر می‌آید و یا مرخصی است.

شهرداری:
گرفتن رشوه، داشتن صدها پروژه‌های نیمه‌تمام و نصب تابلوهای روزشماری جهت افتتاح.

از پذیرفتن خانم‌های بد حجاب معذوریم:
تابلویی که در همه‌جا نصب شده، جهت کرکر خنده و عوض کردن روحیه‌ی مردم.

سطل آشغال:
وسیله‌یی‌ست موجود در خیابان‌ها جهت ریختن زباله در اطراف آنها.

مدرک تحصیلی:
کاغذی مستطیل شکل، در ابعاد مختلف که بسته به مقطع، قیمتش فرق می‌کند و بدون پارتی در هیچ کجا به درد نمیخورد "مگر هنگام ا ز د و ا ج"

حراج:
اصطلاحی‌ست که در آن به قیمت اصلی کالا درصدی اضافه کرده و با ماژیک قرمز روی آن خط زده و قیمت اصلی کالا را در زیرش درج می‌کنند.

و غیره (و ...):
نشانه‌ای برای باوراندن این مطلب که شما بیش از آنچه تصور می‌کنید، می‌دانید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد