بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

از استیو پائول جابز رییس شرکت Apple چه میدانید؟


حتما "استیو پائول جابز"، (Steven Paul
Jobs) بنیانگذار و رئیس کنونی شرکت رایانه‌ای اَپِل و یکی از چهره‌های پیشرو در
صنعت رایانه را می شناسید. او که بیشتر فناوری نوین گوشی موبایل آی‌فون و تکنولوژی
منحصر بفرد آی‌پاد او اخیرا بر سر زبانهاست، امسال توانست عنوان موفق ترین مدیر در
عرصه فناوری را به خود اختصاص دهد. ضمن اینکه نام جابز در کتاب رکوردهای گینس به
عنوان مدیری که کمترین عایدی سالانه را دارد ثبت شده است.

اما اگر از تمام
افتخارات این مرد که بگذریم ساده لباس پوشیدن و اهل ژست و پایبند مد نبودن اوست.
این مسئله در نحوه لباس پوشیدن او از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۱۰ کاملا مشخص است. همانطور که
در تصویر می بینید استیو معمولا یک پیراهن یقه اسکی مشکی آستین بلند St.Croix ٬
شلوار جین آبی Levi’s 501 و کفش کتانی Balance 991 می پوشد که در طی 12 سال رعایت
کرده تا این تیپ را تغییر ندهد بطوریکه در بیوگرافی و داستان زندگی استیو جابز آمده
است که "مرد ۵۲ ساله‌ای که هنوز علاقه دارد جین به پا کند، بلوز یقه‌ اسکی مشکی بر
تن کند و با کفش ورزشی در جلسات و کنفرانس‌های مهم ظاهر شود." خب لابد با این تیپ
بد جوری اخت شده یا اینکه این مسئله هم یکی دیگر از رکوردهای اوست که بعدها به
اسرارش پی خواهید برد !



:: زندگی پر فراز و نشیب استیو
جابز


جابز را همه با آن شوهای تجاری خارق‌العاده‌اش در مک‌ورلد
می‌شناسیم و به یاد می‌آوریم، در حالی که با انرژی زیاد و مشتاقانه خصوصیات محصولات
جدیدش را تبلیغ می‌کند و به رخ می‌کشد، محصولاتی که حتی اگر از دید خبرگان، بهترین
کالا در رده خود نیستند، از نظر زیبایی‌شناسی، بهترین هستند.



اما در مورد بیوگرافی و داستان زندگی استیو جابز چه می‌دانید؟ آنوقت که روس‌ها
اسپوتنیک یک را راهی مدار کردند و ترانزیستور اختراع شد و به صورت دقیق‌تر 24 فوریه
سال ۱۹۵۵، استیو جابز به دنیا آمد. پدر او یک مهاجر اهل سوریه به نام "ابوالفتاح
جان جندلی" بود که بعدها استاد علوم سیاسی شد. ابوالفتاح در سال ۱۹۵۵ به سان
فرانسیسکو رفت و رابطه‌اش با یک دانشجو به نام "جوآن کارول شیبل"، منجر به تولد
استیو شد. در آن برهه زمانی بزرگ کردن یک فرزند نامشروع توسط مادرش، چیز معمولی
نبود، پس مادرش تصمیم گرفت زوجی پیدا کند تا استیو را به عنوان فرزندخوانده قبول
کنند.

ابتدا یک وکیل و همسرش خواستند او را به فرزندی بپذیرند، ولی این زوج
منصرف شدند و تصمیم گرفتند یک نوزاد دختر را فرزندخوانده خود کنند. نیمه‌های شب،
مادر استیو تماسی با "پل و کلارا جابز" گرفت و به آنها گفت: "ما یک فرزند ناخواسته
داریم، آیا او را می خواهید؟" این زوج بی‌درنگ قبول کردند. در حالی که مادر استیو
تصور می‌کرد، زوج پذیرنده نوزاد از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند، بعدها دریافت که
کلارا از کالج فارغ‌التحصیل نشده و پل (فرزند یک کشاورز) دبیرستان را تمام نکرده
است. پل جابز مکانیک یک شرکت تولید لیزر بود و کلارا جابز یک حسابدار بود!



مادر استیو بعد از فهمیدن این مطلب، تا چند ماه حاضر نشد اوراق قانونی
فرزندخواندگی را امضا کند، ولی با این تعهد که خانواده جابز او را به کالج خواهند
فرستاد، سرانجام قبول کرد که فرزندخواندگی را به آنها بسپارد. نام "استیو پل" را در
واقع نامادری و ناپدری برای این نوزاد آن هنگام نگون‌بخت انتخاب کردند. تا به امروز
هر وقت صحبتی از پدر و مادر استیو به میان می‌آید، او سخنی از پدر و مادری واقعی
خود نمی‌کند. جابزها هر دو مدت‌ها است فوت شده‌اند. استیو، یک خواهر از پدر و مادر
واقعی‌اش دارد به نام "مونا سیمسپون" او یک نویسنده است و با ریچارد اپل Richard
James Appel که یکی از نویسندگان سریال محبوب سیمپسون‌ها است، ازدواج کرده است و دو
فرزند دارد. استیو و مونا در کودکی با هم ملاقات نکرده بودند، اما حالا رابطه بسیار
نزدیکی با هم دارند.

دوران ابتدایی برای استیو خسته‌کننده بود. معلم کلاس
چهارم در موفقیت‌های بعدی او نقش زیادی داشت، وی بود که او را با توانایی‌هایش آشنا
کرد، جابز از او هنوز به عنوان یک قدیس یاد می‌کند. استعداد جابز باعث شد که کلاس
پنجم را به صورت جهشی طی کند و دوره ابتدایی را یک سال زودتر به اتمام برساند. یکی
از علایق جابز در دوره نوجوانی شرکت در سخنرانی‌های شرکت Hp بود، در همین جلسات بود
که با جوان ۱۸ ساله‌ای آشنا شد، این شخص کسی نبود جز "استیو وزنیاک"، کسی که بعدها
بهترین دوست و شریک و همکارش شد. استیو، دوره دبیرستان در "کوپرتینو"ی کالیفرنیا به
اتمام رساند و سپس همراه دوستش "استیو وزنیاک"، به عنوان کارمندان تابستانی، در
شرکت Hewlett-Packard استخدام شد.



:: دوران کالج و سرگشتگی

در سال ۱۹۷۲،
استیو در کالج رید Reed در پورتلند ارگان مشغول به تحصیل شد، کالج رید یکی از
بهترین کالج‌های آن زمان و در عین حال کالج گرانی بود، طوری که نامادری و ناپدری
استیو برای انجام تعهدشان مجبور شدند، همه پس‌اندازشان را خرج کنند. اما بعد از فقط
یک نیم سال، استیو ترک تحصیل کرد، چرا که به عرفان و تصوف شرقی علاقمند شده بود و
نمره‌هایش چنگی به دل نمی‌زد. با این همه، او در بعضی از کلاس‌های این کالج مثل
کلاس خوشنویسی شرکت می‌کرد، اتفاقا او ابراز نظر کرده است که اگر در همین کلاس‌های
خوشنویسی شرکت نمی‌کرد، سیستم عامل مکینتاش فونت‌های متناسب و زیبای کنونی را
نمی‌داشت.

در همین زمان بود که استیو جابز برای گذران زندگی و برای خرید غذا
مجبور شد کارهای بدنی بکند، کارهایی مثل برگرداندن شیشه‌های نوشابه تا از این طریق
۵ سنت به دست آورد. تنها دلخوشی‌ جابز در آن زمان این بود که هر یکشنبه ۷ کیلومتر
پیاده طی کند تا یک وعده غذای خوب در یک محل مناسب بخورد. استیو در سال ۱۹۷۴ به
کالیفرنیا برگشت و در شرکت آتاری، سازنده ویدئو گیم‌های محبوب آن زمان مشغول به کار
شد، هدف او پس‌انداز پول برای تأمین مخارج یک سفری روحانی به هند بود!

در
همان زمان با شخصی به نام "جان دراپر" آشنا شد، دراپر راهی برای هک کردن خطوط
مخابراتی شرکت مخابراتی AT&T با تولید اصواتی با فرکانس خاص پیدا کرده بود.
استیو و دراپر تصمیم گرفتند که وسیله‌ای به نام جعبه آبی blue boxes بسازند که
خریدارانش می‌توانستند با استفاده از آن تماس‌های قاچاقی رایگان از راه دور برقرار
کنند. آنها چندین ماه قبل از اینکه این وسیله غیرقانونی شود، آن را با قیمتی بین
۱۵۰ تا ۳۰۰ دلار می‌فروختند.



پس از آن، استیو و دوستش "دانیل کوتل" که بعدها نخستین کارمند شرکت اپل شد به
هند مسافرت کردند تا در سفری به هند به دنبال فلسفه زندگی بگردند. استیو بعد از این
سفر در شرایطی به آمریکا برگشت که سرش را تراشیده بود و لباس سنتی هندی‌ها را به تن
کرده بود. در همین زمان بود که استیو جابز تجربه استفاده از LSD‌ را پیدا کرد. به
گفته خودش یکی از دو یا سه چیز مهمی که در طول عمر تجربه کرده بود! این همان زمانی
بود که به گفته استیو مردم دور و برش متوجه حرف‌ها و جنبه‌های معینی از افکارش
نمی‌شدند!

بعد از همه این حوادث او کار سابقش را در آتاری از سر گرفت و
مسئول ساختن یک مدار الکترونیکی برای بازی Breakout شد. "نولان بوشنل" مؤسس آتاری
می‌گوید که در آن زمان آتاری برای صرفه‌جویی، به ازای هر چیپ کمتر به کار رفته در
مدارهای الکترونیکی، ۱۰۰ دلار پرداخت می‌کرد. استیو در آن زمان دانش کمی در مورد
مدارهای الکترونیکی داشت، پس با وزنیاک شریک شد و این دو با هم قرار گذاشتند که در
صورتی که وزنیاک موفق شود تعداد چیپ‌ها را کم کند، دستمزدشان را با هم نصف
کنند.



در کمال تعجب وزنیاک موفق شد، چیپ‌ها را به تعداد ۵۰
عدد کم کند، آن زمان استیو به وزنیاک گفت که آتاری به جای ۵ هزار دلار به او ۷۰۰
دلار داده است و سهم وزنیاک ۳۵۰ دلار می‌شود! شروع ساخت کامپیوترهای اپل استیو وقتی
۲۱ ساله بود، کامپیوتری که وزنیاک برای استفاده شخصی خودش ساخته بود، دید و توانست
او را متقاعد کند که شرکتی برای ساخت و بازاریابی کامپیوتر تأسیس کنند.

لوگوی اولیه اپل



در اول آوریل سال ۱۹۷۶ شرکت اپل آغاز به کار کرد، نام "اپل" یا سیب خیلی ساده
انتخاب شد. آنها نام مناسب دیگری پیدا نکردند و از آنجا که جابز بیشتر گیاهخوار است
و به میوه سیب علاقه زیادی دارد و آن را میوه کاملی می‌داند، این نام برای شرکت
انتخاب شد. استیو جابز با فروش ون فولکس واگن و وزنیاک با فروختن ماشین حساب Hp، هر
کدام مبلغ ۵۰۰ دلار برای سرمایه اولیه شرکت جور کردند. هدف اولیه آنها در این شرکت
این بود که فروش مدارهای الکترونیک بود، اما بعدا استیو و وزنیاک شروع به سر هم
کردن کامپیوترهای شخصی و فروش آنها شدند.



اپل I نخسین کامپیوتر شخصی بود که این دو ساختند، وزنیاک قیمت این کامپیوتر را
۶۶۶٫۶۶ دلار تعیین کرد، چون علاقه زیادی به عددهای با ارقام تکراری داشت.



اما اپل II را که دو سال بعد ساختند موفقیت بسیار و بیشتری برای آنها به ارمغان
آورد و اپل را به یکباره مبدل به شرکت شاخص در بازار رایانه‌های شخصی کرد.



در دسامبر ۱۹۸۰، اپل سهامش را به صورت عام عرضه کرد و این شرکت سهامی عمومی شد،
چیزی که استیو جابز را میلیونر کرد.



با توسعه تدریجی شرکت اپل، این شرکت احتیاج به یک مدیر کارا داشت به همین خاطر
جابز John Sculley را از پپسی کولا به طمع انداخت به اپل بیاید و به عنوان مدیر
اجرایی مشغول به کار شود. او به جان شولی گفت که دوست دارد در باقی عمرش آب شکر
بفروشد یا دوست دارد در تحولات آتی دنیا مؤثر باشد؟!

تبلیغ تلویزیونی ۱۹۸۴ و
معرفی مکینتاش در ۲۲ ژانویه سال ۱۹۸۴، در زمان مسابقه سوپر باول Super Bowl
(مسابقه‌ای که هر سال بین قهرمان کنفرانس آمریکایی و ملی فوتبال آمریکایی برگزار
می‌شود)، در زمان استراحت کوارتر سوم، یک تبلیغ تلویزیونی جالب برای تبلیغ
کامپیوترهای اپل پخش شد که شاید بتوان آن را یکی از جالب‌ترین تبلیغ‌های تلویزیونی
تاریخ دانست.



در ۲۲ ژانویه، در نشست سالانه سهامداران، جابز سیستم عامل مکینتاش را به حضار
هیجان‌زده معرفی کرد، این سرآغاز شوهای معروف جابز بود! چنان غوغایی در نشست بلند
شد که صحنه را حاضران در آن جلسه، به بودن در مرکز جهنم تشبیه می‌کنند. مکینتاش به
نخستین کامپیوتر موفق از لحاظ تجاری مبدل شد، کامپیوتری که رابط کاربری گرافیکی
داشت و البته از Xerox PARC به مقدار زیادی الهام گرفته بود.



:: اخراج جابز از اپل!

جابز با اینکه
رهبر کاریزماتیک و موفقی برای اپل بود، ولی کارکنان اپل در آن زمان او را یک مدیر
نامنظم و مستبد می‌دانستند. این موضع در کنار کسادی بازار در اواخر سال ۱۹۸۴ باعث
شد که رابطه جابز با "شولی" به هم بخورد و سرانجام در پی یک کشمکش قدرت، شولی، جابز
را از شغلش در اپل به عنوان رئیس قسمت مکینتاش برکنار کرد. خود جابز در مورد اخراجش
گفت: "چرا غمگین باشم، من آدم نادرستی را استخدام کردم، او هر چیزی را که من ظرف ۱۰
سال درست کردم و به وسیله من شروع شده، از بین برد. این غم‌انگیزترین قسمت ماجرا
نیست. اگر اپل سمت و سویی بر خلاف آن چیزی که من می‌خواستم به خود گرفته، ‌من آن را
با مسرت ترک می‌کنم."



:: جابز بعد از اخراج

سال ۱۹۸۶، جابز
که خود را برکنارشده از شرکتی می‌دید که خود تأسیسش کرده بود، همه سهامهایش را در
اپل به جز یکی فروخت. او این تک سهام را به صورت نمادین و شاید به خاطر اینکه به
عنوان یک سهامدار، اخبار مربوط به سهام شرکت را دریافت کند و حق شرکت در جلسه
سهامداران را داشته باشد، نزد خود نگه داشت. جابز سپس شرکت کامپیوتری NeXT را بنا
کرد، شرکتی که گرچه هرگز نتوانست به عنوان یک شرکت مطرح، نام خود را بر سر زبان‌ها
بیندازد ولی به سبب قدرت تکنیکی‌اش و به خصوص نرم‌افزارهای شیء‌گرایش معروف
شد.

جابز محصولات ابتکاری و نوی این شرکت را در کنفرانس‌های علمی و آکادمیک
معرفی می‌کرد، محصولاتی مثل Mach kernel یا پردازنده‌های دیجیتال سیگنال‌ها یا
پورت‌ها اترنت توکار. در همین شرکت و در همین بازه زمانی بود که او ایده
"کامپیوترهای بین شخصی" را در مقابل کامپیوترهای شخصی مطرح کرد، کامپیوترهایی که به
کاربرانش امکان ارتباط با هم را می دادند. در سال ۱۹۸۸، شرکت نکست کامپیوتر
NeXTcube را به بازار فرستاد، یک کامپیوتر مکعبی شکل که هر ضلعش ۳۰ سانتیمتر اندازه
داشت و ۶۵۰۰ دلار قیمت داشت.



کامپیوتر NeXTcube از آن جهت مشهور شد و نامش در تاریخ کامپیوتر ماندگار شد که
"تیم برنرز لی"، نخستین سرور کامپیوتری جهان را با استفاده از همین کامپیوتر برپا
کرد و با همین کامپیوتر بود که برنرز لی نخستین مرورگر جهان را نوشت، شهرت دیگر این
کامپیوترها این سایت که از آنها برای نوشتن بازی Doom استفاده شده است! جابز توانست
تا سال ۱۹۹۳، ۵۰ هزار عدد از این کامپیوترها را به فروش برساند، کامپیوترهایی که
نمای منیزیمی و ظاهر آنها نشاندهنده علایق زیبایی‌شناسانه جابز بودند. در زمانی که
ایمیل فقط به معنی ارسال متن‌های ساده نوشتاری بود، جابز در شرکت نکست، سیستم ایمیل
NeXTMail را معرفی کرد، تنها سیستم ایمیلی که در آن زمان امکان ارسال گرافیک و صوت
را به همراه ایمیل می‌داد.



:: بازگشت جابز به اپل

در سال‌های
اولیه و در میانه دهه ۹۰، اپل به خاطر سوء مدیریت و ناتوانی‌اش در ارتقای سیستم
عامل، دچار بحران شد و تا آستانه ورشکستگی پیش رفت. در سال ۱۹۹۶، اپل شرکت نکست را
به مبلغ ۴۲۹ میلیون دلار خرید. این موضع سبب شد که جابز به اپل برگردد. به زودی
جابز رئیس موقتی اپل شد. او در سال ۱۹۹۸ برای بازگشت شرکت به سوددهی تعدادی از
پروژه‌ها را متوقف کرد.

در این زمان کارکنان قدیمی اپل از جابز زخم‌خورده
واهمه زیادی داشتند، آنها می‌ترسیدند که بعد از سوار آسانسور شدن و باز کردن در آن،
حکم اخراج را روبروی خود ببینند. اقدامات انضباطی جابز گرچه نادر بود، ولی جو
ارعابی در شرکت ایجاد کرده بود.

با خرید نکست به وسیله اپل، سیستم عامل
NeXTSTEP این شرکت تکامل پیدا کرد و به سیستم عامل مکینتاش تبدیل شد. تحت راهنمایی
جابز و با معرفی محصولات تازه‌ای همچون iMac فروش شرکت به میزان زیادی افزایش یافت.
سرانجام در مک ورلد سال ۲۰۰۰، ریاست موقت جابز بر اپل، تبدیل به ریاست دائمی شد،
عنوان و مسئولیتی که جابز تا به حال دارد.

نخستین مدل iMac به نام iMac G3
که در سال ۱۹۹۸ عرضه شد در سال‌های اخیر با ساخت پخش‌کننده موسیقی آی‌پاد،
نرم‌افزار آی‌تونز و فروشگاه‌های آی تونز، اپل کار خود را گسترش داده و به دنیای
سرگرمی و فروش محصولات سرگرم‌کننده دیجیتالی وارد شده است. سال قبل اپل با گوشی
موبایل آی‌فون، وارد دنیای پرسود گوشی‌های موبایل شد.



:: حقوق و مزایای استیو جابز!

جالب
است بدانید که حقوق سالانه جابز به صورت نمادین در اپل تنها و تنها یک دلار در سال
است. نام جابز در کتاب رکوردهای گینس به عنوان مدیری که کمترین عایدی سالانه را
دارد ثبت شده است. البته در نظر داشته باشید که جابز هدایای ویژه‌ای از هیئت مدیره
می‌گیرد که جبران حقوق نمادین ناچیزش را می‌کند، مثلا او در سال ۱۹۹ یک جت ۴۶
میلیون دلاری هدیه گرفت و بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۲، ۳۰ میلیون سهم با کارکرد محدود
دریافت کرد.



این موضع حقوق نمادین شاید در نگاه اول چیز ببهوده‌ای به نظر بیاید، اما شاید
دلیل اصلی این حقوق نمادین یک فرار مالیاتی زیرکانه باشد. طبق قوانین مالیاتی
آمریکا، حقوق سالانه مشمول ۳۵ درصد مالیات است، در صورتی که به "سود سرمایه‌ای" که
جابز آن را از طریق افزایش بهای سهام‌هایش به دست می‌آورد تنها ۱۵ درصد مالیات تعلق
می‌گیرد.



جابز در ۱۸ مارس سال ۱۹۹۱ با "لورن پاول" که ۹ سال از او جوان‌تر است، ازدواج
کرد. جابز سه فرزند از او دارد. جابز همچنین یک دختر ۳۰ ساله از "کریس ان برنان"
دارد، زنی که جابز با او ازدواج نکرده بود. این دختر یک روزنامه‌نگار
است.

در خاتمه تنها برای بیان اندکی از توانایی‌های این مبتکر خلاق فاقد
تحصیلات دانشگاهی باید گفت که در لیست مشهورترین و ثروتمندترین افراد جهان نام
"استیوجابز" به عنوان فردی ثبت شده است که پیش از سن 30 سالگی توانست شهرت و ثروت
عظیمی را از طریق پایه‌گذاری کمپانی "Apple" از آن خود نماید و همچنان تا به امروز
به فعالیت بی‌وقفه خود ادامه دهد.

:: ترک اپل توسط
استیو جابز، اینبار برای معالجه !


پس
از تحولاتی که استیو جابز در اپل ایجاد کرد علاوه بر فروش فوق العاده محصولات این
شرکت، همواره اخبار محصولات و فناوری های جدید اپل در اخبار مختلف درج می گردد. این
بار خود استیوجابز خبرساز شده است و متاسفانه بدلیل بیماری بار دیگر شرکت اپل را
ترک کرده است. استیو جابز پیش تر نیز بدلیل بیماری سرطان مدت زیادی را دور از شرکت،
صرف معالجه کرده بود. استیو جابز طی نامه ای به کارمندان شرکت اپل اعلام کرده است
که برای رسیدگی و تمرکز به سلامت خود مدتی را دور از شرکت سپری خواهد کرد. در این
نامه به بیماری خاصی اشاره نشده است.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد