بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

بازارچـــــه ی رودبنــه ای

از همه جا و برای همه

تمومش کن

جلو آینه وایسا تو در حسرت ، که چه روزای خوبی بود از دست رفت 
که چه گناهی بود که ازش سر زد ، که دیگه دور شده بود از مقصد 
رفتن دیگه همه از دم ، تنهاش گذاشتن دیگه اونو رسماً 
اونیکه زمانی از همه بوده برتر ، حالا با دستای خودش شده پرپر 
جَوونیکه پشتش خمیده ، رنگ از چهره ی خشکش پریده 
تازه مصرف کرد نعشه بود ، ولی دوباره دچاره رعشه شد 
من یادم ، نمیره روزایی رو که اون مادر
 ، چطوری یه گوشه میگرفت ماتم ، نمیتونست بکنه اینو باور ، که بچش تو دام یه نامرد 
، بیفته تو جامعه با سر ، بخوره روی زمین بگه واسم هیچی مهم نیست که ببازم همه چیم رفت به باد 
دستم رفته رو نبض حست ، حالا که دیگه کارِ تو حبس جسم ته 
، تو یه زخمی صد درصدی که به روی خودت حالا یه ضبدر زدی ، میگن که آدمی که خواب باشه ، صداش کنی میتونه ز خواب پا شه 
ولی تو خودتو زدی به خواب ، شنا بلد نیستی ولی زدی به آب ... 
بدون هر کس که رفته از این مسیر از دست رفته شده اسیر ، پس هست به نفعت تو این بدون ، هرچند که سخت تو ولی بتون 
بتون . اون نمیتونه ، که رو پاهاش وایس ، کسی چه میدونه ، که یه روزیرو که نداره پوله دوا ، اون تزریق کنه آمپول هوا 
واسه پول دوا مونده یه را دیگه ، که شستن شیشه ماشینا تو ترافیک ، تا میره جلو که بکنه شروع به کار ، صاحب ماشین میگه برو کنار 
متنفر چشماشو بهش دوخت ، یاد گذشته افتاد دلش سوخت ، از روزای خوبی که رفتن ، حالا دیگه زیره خاطرات بد دفنن 
این مرهم ِ درد اون مرده ، اونو از همه طرد دور کرده ، مرهمی که اونو نابود کرد ، خیلیا رو روونه ی تابوت کرد 
اون مرد حتی نامزدش ، رو با نعشگیه مواد طاق زده 
حالا اون که تو دل شبا تک غریبه که حالا میگه دیگه رسیده به آخر ِ راه
 
من میگم اون هی داره میره ، نمیدونه که جلوش میدان مین نرو جلو تا به تو بگم من علتش ، که ته این راه مرگ با ذلت 
تو کسی شدی ، که حالا یه شبگرده ، منتظری که اون روزا برگرده ؟ 
نه . تو رویای نعشگی ، برگرد تو به دوران بچگیت ، گونه هات دیگه شده از اشک تو خیس ، وقتی میاد سراغ تو گشت پلیس 
تو گذشته آب از سرت ، که تاثیر مواد لامصب
 
وقتشه تصمیم بگیره ، ترک کنه یا زیر تزریق بمیره 
به خودش گفت خودت بساز میتونی ، چرا داری خودت قصاص میکنی 
وقتشه دیگه پاشد به قصد کشت ، پس از جاش بلند شد با دست مشت 
اعتیاد کنه مثل موج ویران ، تا که برسه به روزای اوج ایران
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد